روشهاي رشد و تقويت اعتماد به نفس
بر توانائيهاي خود تكيه كنيد. براي هر كاري كه انجام ميدهيد ارزش قائل شويد و تمركز و توجه خود را معطوف كارهايي كه ميتوانيد انجام بدهيد بنمائيد.
به خاطر تلاشهايي كه داريد، خودتان را تشويق كنيد. بيش از فكر كردن راجع به نتيجه كارهايتان روي توانائيهاي خود تمركز نمائيد چرا كه اين امر به شما كمك ميكند تا بتوانيد با محدوديتهاي اجتنابناپذير زندگی خود کنار بيابيد.ريسك كنيد. با وقايع جديد به عنوان تجربهاي نو روبرو شويد و از برد و باخت نهراسيد. در صورتي كه اينگونه عمل كنيد امكانات جديدي براي شما فراهم ميشود و ميتوانيد حس خويشتنپذيري را در خود تقويت نمائيد. جلوي پيشرفت شخصي خود را نگيريد.با خودتان صحبت كنيد. صحبت كردن با خود، بيشتر در زمينه مقابله با فرضيات مضر مطرح ميگردد. ميتوانيد خودتان اينگونه فرضها را تشخيص دهيد. آنگاه به خودتان بگوئيد: "اين افكار را رها كن و فرضيات منطقيتري را جايگزين آن كن" براي مثال وقتي بخواهی کاری را كامل انجام دهي فقط بايد سعي و تلاش كني كه آن را خوب انجام دهي" اين افكار به شما اجازه ميدهد كه خودتان را قبول داشته باشيد و براي پيشرفت تلاش كنيد.
خودتان را ارزيابي كنيد. ياد بگيريد كه اين ارزيابي را مستقلاً انجام دهيد. به خاطر جلوگيري از احساس ناراحتي در خود، روي نقطه نظرات ديگران تأكيد ننمائيد. تمركز اصلي شما بايد روي احساسات خودتان در مورد رفتار، كار و ساير جنبههاي زندگيتان باشد. اين كارها باعث قويتر شدن احساس مثبت در مورد خودتان شده و از اينكه اختيارتان را بدست ديگران دهيد جلوگيري به عمل ميآورد.
تنهايي
تغيير و تحولات در دوره زندگی، مجموعه متنوعي از احساسات را در افراد به وجود ميآورد. علاوه بر احساس هيجان و انتظار، احساس تنهايي نيز ممكن است وجود داشته باشد. تنهايي لزوماً به معناي تنها
بودن نيست، ممكن است مدتهاي طولاني تنها باشيم و به هيچ وجه احساس تنهايي نكنيم. بررسي نحوه تجربه تنهايي در افراد ديگر، بهترين راه براي درك تنهايي است. در شرايط زير ممكن است احساس تنهايي كنيد وقتي تنهاييد و راهي براي تنها نبودن به نظرتان نميرسد.
به نظرتان ميآيد كه دلبستگيهاي پيشين را نداريد.
با تغييراتي در زندگي خود روبروييد، محل تحصيل، شهر يا شغل جديد و يا تغييراتي از اين قبيل.
به نظرتان ميآيد كه هيچ كس در زندگيتان نيست كه بتوانيد احساسات و تجارب خود را با او در ميان بگذاريد.
خود را غيرقابل قبول، دوستنداشتني و بيارزش درك ميكنيد، حتي اگر ديگران چنين دركي از شما نداشته باشند.
درك نادرست درباره تنهايي
تنهايي ممكن است به علت معنايي كه از آن براي خود ميكنيد، عميقتر شود. مثلاً دركهاي نادرست زير درباره تنهايي ممکن است به وجود آید:
تنهايي نشانه ضعف يا عدم بلوغ است.
-
اگر تنها هستم به دليل اين است كه اشكالي در من وجود دارد . اين سالها بايد بهترين سالهاي زندگي من باشد.
-
من تنها كسي هستم كه چنين احساسي دارم.
-
اگر اين دركهاي نادرست را باور كنيد، ممكن است به اين نتيجه برسيد كه تنهايي نتيجه نقصي در شخصيت شماست. پژوهشها نشان ميدهد كه افرادی كه تصور ميكنند تنهايي نقص است، مستعد مشكلات زيرهستند:
مشكلات عميقتر در پذيرفتن خطرهاي اجتماعي،
-
مشکل در ابراز خود،
-
مشکل درآغاز روابط اجتماعي،
-
مشکل در معرفي خود به ديگران،
-
مشکل درمشاركت در گروهها و لذت بردن از زندگي.
همچنین می توان مهارت كمتر در خود آشكارسازي، پاسخ دهي كمتر به ديگران، تمايل بيشتر به اينكه با بدبيني و بدگماني به درگيريهاي اجتماعي وارد شوند.احتمال بيشتر در ارزيابي منفي از خود و ديگران و تمايل بيشتر به انتظار طرد از جانب ديگران را نیز به آن ها اضافه کرد.
افراد تنها اغلب از احساس افسردگي، خشم، ترس و سوء درك شكايت دارند. آنان ممكن است به شدت از خود انتقاد كنند، فوقالعاده حساس يانسبت به خوددلسوز باشند، يا ممكن است از ديگران ايراد بگيرند و آنان را مقصر بدانند. وقتي اين مسائل روي ميدهد، افراد تنها غالباً دست به اقداماتي ميزنند كه اين احساس را در آنان پايدار ميسازد براي مثال، بعضي از ای افراد دلسرد ميشوند، ميل و انگيزه خود را براي درگير شدن در موقعيتهاي جديد از دست ميدهند و خود را از مردم و فعاليتها كنار ميكشند.
برخي ديگر، براي مقابله با تنهايي، خود را به سرعت و عميقاً با مردم وفعاليتها درگير ميكنند بدون آنكه نتايج اين درگيري را ارزيابي كنند. اين افراد ممكن است بعدها خود را با روابط نامناسب يا تعهدات بيشمار نسبت به فعاليتهاي آموزشي يا فوق برنامه روبه رو ببينند.
براي مقابله با احساس تنهايي چه بايد كرد.
به جاي آنكه احساس تنهايي را نقص يا ويژگي شخصيتي غيرقابل تغيير بدانيم، بايد بپذيريم كه احساس تنهايي قابل تغيير است. همچنين مهم است كه بدانيم احساس تنهايي تجربهاي همگاني است . براساس نتايج يك پژوهش يك چهارم همه بزرگسالان حداقل چند هفته احساس تنهايي رنج آوري را تجربه كردهاند و بروز آن در ميان نوجوانان و دانشجويان حتي بيش از اين است. احساس تنهايي به خودي خود نه پايدار است و نه بد. در عوض، احساس تنهايي را بايد نشانه يا علامت نيازهاي مهمي دانست كه برآورد نشدهاند.
وقتي نيازهاي مهم برآورده نشده باشند، شما يا هركس ديگري بايد دست به كار شويد. با تعيين اينكه كدام نيازها در شرايط ويژه شما برآورده نشده است شروع كنيد. احساس تنهايي شما ممكن است ناشي از نيازهاي متعددي باشد. ممكن است ناشي از نياز به گسترش دوستي با محفلي از دوستان يا با يك دوست ويژه باشد. ممكن است نتيجه نياز به يادگيري انجام امور براي خودتان، بدون دوستان باشد. يا ممكن است ناشي از نياز به داشتن احساس بهتر درباره خود يا نياز به ارتباط بيشتر با خود باشد.
گسترش دوستيها
راههاي متعددي براي برآورده ساختن نياز به دوستي وجود دارد. راههاي زير را ملاحظه كنيد:
به خود يادآوري كنيد كه تنهايي شما هميشگي نيست.در انجام امور معمولي و روزانه خود، به دنبال راههايي براي برقراري ارتباط با مردم باشيد مثلاً ميتوانيد:
-
با ديگران غذا بخوريد.
-
در كلاس در كنار افراد جديد بنشينيد.
-
براي مطالعه يا انجام تكاليف خود يك همراه پيدا كنيد.
-
خود را در موقعيتهاي جديدي قرار دهيد تا افراد جديد را ملاقات كنيد در فعاليتهايي شركت كنيد كه واقعاً به آنها علاقه داريد. در اين صورت احتمال بيشتري وجوددارد كه با افراد مورد علاقه خود ملاقات كنيد؛ افرادي كه علايق مشتركي با آنها داريد.
-
از امكانات اجتماعی و شهری استفاده كنيد. سازمانها و فعاليتهاي مختلف را شناسايي كنيد.
-
براي مثال باشگاهها، مراكز مذهبي، كانونهاي فرهنگي و ورزشي، مشاغل نيمه وقت و كارهاي داوطلبانه.
-
درباره برنامهها از كسي كه تجربیاتش بيش از شماست بپرسيد.
-
روي رشد مهارتهاي اجتماعي خود كار كنيد. روي شناخت ديگران و اجازه دادن به آنان كه شما را بشناسند، تمرين كنيد.
-
براساس روابط پيشين، روي افراد جديد قضاوت نكنيد. در عوض، سعي كنيد هر فرد را از زاويه جديدي بنگريد.
-
دوستيهاي صميمانه معمولاً بتدريج رشد مييابند به طوري كه افراد ياد ميگيرند احساسات دروني خود را با هم در ميان بگذارند.
-
از شتاب در دوستي هاي صميمانه خودداري كنيد. از ديگران نيز چنين توقعي نداشته باشيد. بگذاريد دوستي صميمانه روند طبيعي خود را طي كند.
-
به جاي آنكه معتقد باشيد كه فقط رابطه دوستانه با يك نفر ميتواند تنهايي شما را پايان بخشد براي همه دوستيهاي خود و ويژگيهاي منحصر به فرد هر يك از آنها ارزش قائل شويد.
-
رشد خود
خود را به صورت كل ببينيد. فقط به اين دليل كه نياز شما به دوستي يا معاشرت برآورده نشده، نيازهاي ديگر خود را ناديده نگيريد.
تغذيه خوب، تمرينهاي درسي منظم و خواب كافي را دنبال كنيد. نگذاريد كه تحصيلات، سرگرميها و ساير علايق به حال خود رها شوند.
از اوقات تنهايي براي شناخت خود بهره ببريد. اوقات تنهايي را فرصتي براي رشد، استقلال و آموزش براي رسيدگي به نيازهاي عاطفي خود بدانيد. در اوقات تنهايي ميتوانيد جنبههاي مختلفي از خود را رشد بدهيد.
به جاي آنكه فقط وقتي با ديگران هستيد زندگي كنيد، از اوقات تنهايي خود لذت ببريد. از برخورد منفعلانه با موقعيتها پرهيز كنيد.
مطمئن باشيد كه راههاي مبتكرانه و لذتبخش فراواني براي بهرهگيري از اوقات تنهايي وجود دارد.
-
در صورت امكان، از آنچه كه در گذشته از آن لذت بردهايد استفاده كنيد تا راه لذت بردن از اوقات تنهايي خود را انتخاب كنيد.
-
وسائلي را كه ميتوانيد از آنها براي پر كردن اوقات تنهايي خود استفاده كنيد مانند (كتابها،معماها يا موزيك) را در دسترس خود نگه داريد.
-
راههاي به تنهايي انجام دادن فعاليتهاي جمعي را كشف كنيد مثلاً (سينما رفتن) . نظر خود را درباره فعاليت، از پيش تعيين نكنيد.
-
ذهن خود را باز بگذاريد. به طور خلاصه، صرف نظر از اينكه چه احساس بدي ميكنيد، خود را فردي تنها تعريف نكنيد. وقتي توجه و انرژي خود را به نيازهايي كه معمولاً ميتوانيد برآورده كنيد متمركز سازيد، وقتي ياد بگيريد راههاي جديدي براي برآورده كردن نيازهاي خود بيابيد، تنهايي كاهش مييابيد يا حتي از بين ميرود. منتظر نمائيد تا احساستان شما را به پيش براند، حركت كنيد. احساسات خوب بالاخره خود را به شما خواهند رساند.
-
نياز به ياري بيشتر
اگر پس از انجام اين توصيهها، مشكل تنهايي هنوز باقي است، ميتوانيد در فكر كمكهاي بيشتر باشيد. در اين باره، مشاوره گرفتن از متخصصین نیز کمک زیادی خواهد کرد.
نظرات شما عزیزان: